خرمن ده

لغت نامه دهخدا

خرمن ده. [ خ َ م َ دِه ْ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان سعیدآباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان ، واقع در 2هزارگزی شمال سعیدآباد سر راه شوسه سیرجان به زیدآباد. جلگه ، سردسیر. آب از قنات. محصول آن غلات ، حبوبات ، پنبه. شغل اهالی زراعت ، مکاری. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان سعید آباد بخش مرکزی شهرستان سیرجان واقع در ۲ هزار گزی شمال سعید آباد سر راه شوسه سیرجان به زید آباد .

پیشنهاد کاربران

خرمن ده به معنی ده خرمن به علت حاصلخیزی خاک این روستا در قدیم خرمن زیادی برداشت میشده که به این نام مشهور شده است
خرمنده یعنی عشق و معرفت

خرمنده یکی از روستاهای است که مردم ان هیچ ماجرتی به کرمان یا . . . ندارند مردم مهمان نوارز ودل گرمی دارد
خیلی روستای باصفایی هست . مردمان خونگرمو مهمانواز. ان شا. الله همیشه با برکت باشی

بپرس