خرم دلی. [ خ ُرْ رَ دِ] ( حامص مرکب ) دلشادی. مشعوفی. خوشدلی : ندانستند جز شادی شماری نه جز خرم دلی دیدند کاری.نظامی.زمین بوسه دادند بر شکر شاه بخرم دلی برگرفتند راه.نظامی.بخرم دلی زآن طرف بازگشت سوی بزمگاه آمد ازکوه و دشت.نظامی.بفرخ رکابی و خرم دلی برون راند از آن شاه یک منزلی.نظامی.