[ویکی نور] «مصطفی خرم دل»، خود در شرح حال خویش می نویسد:
«در سال 1315 در روستای دهبُگر مهاباد متولد شدم. به خاطر دارم سن و سالی از من گذشته بود هنوز مرا به مدرسه نفرستاده بودند. به هرحال در سال1330 در مدرسه «سعادت» نام نویسی انجام پذیرفت و در کلاس تهیه آن زمان که تقریباً پیش مدرسه (آمادگی کنونی) بود به تحصیل پرداختم و سه سال در آنجا تحصیل کرده، سپس به مدرسه «خیام» رفتم. هنوز دوره ابتدایی به پایان نبرده بودم، به سبب بالا بودن سن و سال این جانب برابر شناسنامه نه واقعیت، مجبور شدم به طور مستمع آزاد سر کلاس بنشینم. از سال ششم ابتدائی تا پایان دوره دبیرستان به صورت متفرقه در امتحانات شرکت می نمودم.
کلاس اول دبیرستان بودم، به علتی ترک تحصیل کردم و طلبه شدم. پس از شش ماه و نیم طلبگی مجدداً در امتحانات متفرقه شرکت نمودم، پس از اخذ گواهی نامه دوم دبیرستان مرا به سربازی بردند. کتاب های درس کلاس سوم دبیرستان را در پادگان های پسوه سلطنت آباد و خانه (پیرانشهر) مطالعه و با لباس سربازی گواهی نامه سیکل اول را اخذ نمودم. در رشته ادبی ادامه تحصیل دادم و دیپلم ادبی را در سال 1341 در مهاباد دریافت کردم. در سال 1342 دانشجوی رشته ادبیات عرب دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شدم. در دوره تربیت معلم یک ساله شرکت و پذیرفته شدم و آموزگار روزمزد ناحیه هفت تهران هم شدم. در سال 1343 به عنوان آموزگار شاغل در دبیرستان در مهاباد به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. در سال 1347 لیسانس ادبیات عرب را دریافت داشتم و تا سال 1350 دبیر دبیرستان های مهاباد بودم. در این سال در فوق لیسانس رشته ادبیات عرب دانشگاه تهران پذیرفته شدم. به تهران رفتم و تا سال 1354 دبیر دبیرستان های ناحیه 10 و 16 تهران بودم.
در سال 1352 در رشته فرهنگ عربی و علوم قرآنی دانشکده الهیات و معارف اسلامی پذیرفته شدم. پس از اتمام واحدها و شرکت در امتحان استادی دانشگاه تربیت معلم تهران، به وزارت آموزش عالی منتقل شدم و در سال 1354 در دانشکده ی تربیت دبیر سنندج که وابسته به دانشگاه تربیت معلم بود، به تدریس مشغول شدم. این دانشکده سپس وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاهان گردید. در سال 1354 ریاست دانشکده به این جانب واگذار گردید. مدت چهار سال در این سمت ماندگار شدم. بعدها این دانشکده به دانشگاه کردستان تبدیل گردید. این جانب در سال 1376 با تقاضای خود بازنشسته شدم و به زادگاه خویش مهاباد برگشتم و در دانشگاه آزاد اسلامی مجدداً استخدام و به کار تدریس و تألیف یا ترجمه ادامه دادم. تا این زمان کتاب های متعددی را تألیف و یا ترجمه نموده ام».
2. مکالمه روزمره زبان کردی؛
3. صرف دستور زبان کردی سورانی؛
«در سال 1315 در روستای دهبُگر مهاباد متولد شدم. به خاطر دارم سن و سالی از من گذشته بود هنوز مرا به مدرسه نفرستاده بودند. به هرحال در سال1330 در مدرسه «سعادت» نام نویسی انجام پذیرفت و در کلاس تهیه آن زمان که تقریباً پیش مدرسه (آمادگی کنونی) بود به تحصیل پرداختم و سه سال در آنجا تحصیل کرده، سپس به مدرسه «خیام» رفتم. هنوز دوره ابتدایی به پایان نبرده بودم، به سبب بالا بودن سن و سال این جانب برابر شناسنامه نه واقعیت، مجبور شدم به طور مستمع آزاد سر کلاس بنشینم. از سال ششم ابتدائی تا پایان دوره دبیرستان به صورت متفرقه در امتحانات شرکت می نمودم.
کلاس اول دبیرستان بودم، به علتی ترک تحصیل کردم و طلبه شدم. پس از شش ماه و نیم طلبگی مجدداً در امتحانات متفرقه شرکت نمودم، پس از اخذ گواهی نامه دوم دبیرستان مرا به سربازی بردند. کتاب های درس کلاس سوم دبیرستان را در پادگان های پسوه سلطنت آباد و خانه (پیرانشهر) مطالعه و با لباس سربازی گواهی نامه سیکل اول را اخذ نمودم. در رشته ادبی ادامه تحصیل دادم و دیپلم ادبی را در سال 1341 در مهاباد دریافت کردم. در سال 1342 دانشجوی رشته ادبیات عرب دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شدم. در دوره تربیت معلم یک ساله شرکت و پذیرفته شدم و آموزگار روزمزد ناحیه هفت تهران هم شدم. در سال 1343 به عنوان آموزگار شاغل در دبیرستان در مهاباد به استخدام آموزش و پرورش درآمدم. در سال 1347 لیسانس ادبیات عرب را دریافت داشتم و تا سال 1350 دبیر دبیرستان های مهاباد بودم. در این سال در فوق لیسانس رشته ادبیات عرب دانشگاه تهران پذیرفته شدم. به تهران رفتم و تا سال 1354 دبیر دبیرستان های ناحیه 10 و 16 تهران بودم.
در سال 1352 در رشته فرهنگ عربی و علوم قرآنی دانشکده الهیات و معارف اسلامی پذیرفته شدم. پس از اتمام واحدها و شرکت در امتحان استادی دانشگاه تربیت معلم تهران، به وزارت آموزش عالی منتقل شدم و در سال 1354 در دانشکده ی تربیت دبیر سنندج که وابسته به دانشگاه تربیت معلم بود، به تدریس مشغول شدم. این دانشکده سپس وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاهان گردید. در سال 1354 ریاست دانشکده به این جانب واگذار گردید. مدت چهار سال در این سمت ماندگار شدم. بعدها این دانشکده به دانشگاه کردستان تبدیل گردید. این جانب در سال 1376 با تقاضای خود بازنشسته شدم و به زادگاه خویش مهاباد برگشتم و در دانشگاه آزاد اسلامی مجدداً استخدام و به کار تدریس و تألیف یا ترجمه ادامه دادم. تا این زمان کتاب های متعددی را تألیف و یا ترجمه نموده ام».
2. مکالمه روزمره زبان کردی؛
3. صرف دستور زبان کردی سورانی؛
wikinoor: خرم دل،_مصطفی