خرفت
/xereft/
مترادف خرفت: پیر، سالخورده، کهنسال ، پخمه، حواس پرت، خرف، بی هوش وحواس، کم حواس، کندذهن، کم هوش، کودن، منگ، ابله
متضاد خرفت: خردسال، برنا، جوان
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
خرفة. [ خ ُ ف َ ] ( ع اِ ) آنچه چیده شده از میوه. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ). یقال : التمر خرفة الصائم. ( از منتهی الارب ).
خرفة.[ خ َ رِ ف َ ] ( ع ص ) مؤنث خرف. زنی که از پیری عقلش تباه شده باشد. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ).
خرفة. [ خ َ رَ ف َ ] ( ع اِ ) حکایت و قصه و افسانه و داستان خوش و پسندیده و مقبول. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. ویژگی کسی که براثر پیری، فساد و تباهی عقل پیدا کرده است.
* خرفت شدن: (مصدر لازم ) تباه شدن عقل براثر پیری.
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
نادان، ابله، خر، احمق، ادم احمق، دلقک، لوده، خرفت
ابله، خرفت
ادم کور ذهن، خرفت، پیر یاوه گو
خرفت، ادم سفیه و احمق، لاده
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
نکبت های دهاتی پیر خرفت ببندید بینیم بابا فرهنگ ایران هیچ پوچ آلوده است کثیف چرک آلوده فمینیسم وار چون من خودم تو مخروبه ها بالغ شدم روانی نه مثل بلر تو مدرسه پرنسس هاgod bless America میگن نظرت راجع به
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
حجاب چیه خفه شید بابا من عین این زن قجری های لوس ننر خودم بپوشونه بعد بچه ها من لباس نداشته باشند ساکت باش بابا دیوانه مهمل نباش چرت پرت مزخرف
میگن نظرت راجع به قهوه خونه ، سفره خونه زور خونه چیه بمیر بابا سالمندان خرفت خفه شید کثیف چرک رو مخ بی کلاس به قول شوهرم بی کلاس های دهاتی پست کثیف شدن والدین خرفت من بهترین مدرسه از نظر تو نه از نظر من
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
که مدرسه بلر تو مدرسه پرنسس ها واقعیت من از مخروبه ها اومدم چه انتظاری دارید غذای آماده به چه درد می خوره به درد زن تحصیلکرده شاغل می خوره وحشی، های هرزه بی کلاس روانی مودب باشید تنه لش بی فرهنگ
آقای ناشناس در واقعیت استاد هزار چهره آبادیس آقای سعید سرور هست.
خرفت. [ خ ِ رِ ] ( از ع ، ص ) کندفهم. کندذهن. ( یادداشت بخط مؤلف ) . کودن. بیحس. مبهوت. ازکاررفته. ( ناظم الاطباء ) .
خرفة. [ خ ُ ف َ ] ( ع اِ ) آنچه چیده شده از میوه. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) . یقال : التمر خرفة الصائم. ( از منتهی الارب ) .
... [مشاهده متن کامل]
خرفة. [ خ َ رِ ف َ ] ( ع ص ) مؤنث خرف. زنی که از پیری عقلش تباه شده باشد. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) .
خرفة. [ خ َ رَ ف َ ] ( ع اِ ) حکایت و قصه و افسانه و داستان خوش و پسندیده و مقبول. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) .
خرفت. [ خ ِ رِ ] ( از ع ، ص ) کندفهم. کندذهن. ( یادداشت بخط مؤلف ) . کودن. بیحس. مبهوت. ازکاررفته. ( ناظم الاطباء ) .
خرفة. [ خ ُ ف َ ] ( ع اِ ) آنچه چیده شده از میوه. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) . یقال : التمر خرفة الصائم. ( از منتهی الارب ) .
... [مشاهده متن کامل]
خرفة. [ خ َ رِ ف َ ] ( ع ص ) مؤنث خرف. زنی که از پیری عقلش تباه شده باشد. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) .
خرفة. [ خ َ رَ ف َ ] ( ع اِ ) حکایت و قصه و افسانه و داستان خوش و پسندیده و مقبول. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) .
دوستان مواظب باشید تظاهر به بالغ شدن گاهی خطرناک چون مثلا خیل خوب باشه دوران ویکتوریا چاره ای نبود ولی رمان بابالنگ دراز من خودم بارها خوندم ( زمانیکه جانعه ثروتمند و غنی بود میدونستید اگه قدرت داشتم دومرتبه
... [مشاهده متن کامل]
... [مشاهده متن کامل]
تکرار نمی کردم بزرگان خفه شید لطفا من از جهان روانکاو و فمینیستی میام ( به نطرم روانشناسی برای خانم ها بهتره تا روان پزشکی فک کنم شغل باید به آقایون هم برسه ( چون آقایون به زمین ها و داروها متصل هستند غریزه مادرانه تو خانم ها قوی تره روان شناسی بهتره تا روانپزشکی منطقی باشید ) ( بابا لنگ دراز ( طرز تفکر زنان سنتی خاک بر سرش کنن لطفا سریال می سازید جرویس جرو یس صدا کنید و به 14 بهتره 3 سال کنید حالم بهم خورد تهوع14 سال یه نسل و 4 سال )
امان از سالمندان خرفت تو همه چی دخالت می کنن همیشه عالم دهر هستند اسن وسط کارخونه ها رو نابود می کنن مثل زوجین خاله زنک کودن
به انسان پیر و کهنسالی که براساس کهولت سن، کم حواس شده است
واژه خرفت
معادل ابجد 1280
تعداد حروف 4
تلفظ xereft
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [مٲخوذ از عربی: خَرِف] [عامیانه]
مختصات ( عا. )
آواشناسی xereft
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
معادل ابجد 1280
تعداد حروف 4
تلفظ xereft
نقش دستوری صفت
ترکیب ( صفت ) [مٲخوذ از عربی: خَرِف] [عامیانه]
مختصات ( عا. )
آواشناسی xereft
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
بی هوش و گوش
نمونه:
. . . شیوه ی برخوردی نیرنگبازانه در لاپوشانی ناتوانی های سرشتی سامانه ای بی سر و سامان، زمینگیر شده و بیم برانگیز برای هستی همه ی جانداران که کم و بیش در هر زمینه ای بکار گرفته می شود و به �کوچه ی علی چپ می زند� تا توده ی مردمی سر درگم شده را بی هوش و گوش تر [خرفت تر] نموده و از بار فشار هر روز فزاینده بر دوش آن کاسته و فراخور روز و روزگار، کاستی ها و نارسایی ها را بگردن دیگری یا چیزی دیگر بیفکند.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از یادداشتی در دست کار
نمونه:
. . . شیوه ی برخوردی نیرنگبازانه در لاپوشانی ناتوانی های سرشتی سامانه ای بی سر و سامان، زمینگیر شده و بیم برانگیز برای هستی همه ی جانداران که کم و بیش در هر زمینه ای بکار گرفته می شود و به �کوچه ی علی چپ می زند� تا توده ی مردمی سر درگم شده را بی هوش و گوش تر [خرفت تر] نموده و از بار فشار هر روز فزاینده بر دوش آن کاسته و فراخور روز و روزگار، کاستی ها و نارسایی ها را بگردن دیگری یا چیزی دیگر بیفکند.
... [مشاهده متن کامل]
برگرفته از یادداشتی در دست کار
خیره هوش/هش . [ رَ / رِ ] ( ص مرکب ) کودن . خرفت : چنین هم برآورد بیژن خروش که ای ترک بدگوهر خیره هوش . فردوسی .
ترا راهزن خواند و مارکش مرا دیو مردم خورخیره هش . اسدی .
ترا راهزن خواند و مارکش مرا دیو مردم خورخیره هش . اسدی .
خرفت بیشتر واسه کسی به کار برده میشه ، که بر اثر پیری و کهولت سن، عقلش رو از دست داده باشه و عقلش تباه شده باشه
کند فهم
کسی که بر اثر پیری فساد و تباهی عقل پیدا کرده است
کسی است که بی عقل و بی درک و فهم است
تنبل و بی عقل
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)