خرستاباد

لغت نامه دهخدا

خرستاباد. [ خ ُ رُ ] ( اِخ ) قریتی است بسمت مشرق دجله از اعمال نینوی ̍ در موصل. در این قریه آبها و تاکستانهای فراوان یافت میشود. در کنار این قریه شهر خرابی موسوم به بیرعون وجود دارد. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

قریتی است بسمت مشرق دجله از اعمال نینوی در موصل در این قریه آبها و تاکستانهای فراوان یافت می شود در کنار این قریه شهر خرابی موسوم به بیرعون وجود دارد .

پیشنهاد کاربران

بپرس