خردمندانه
/xeradmandAne/
مترادف خردمندانه: بخردانه، حکیمانه، حکمت آمیز، عقلایی، عاقلانه، عالمانه
متضاد خردمندانه: سفیهانه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
۲. (قید ) عاقلانه: خردمندانه رفتار کردند.
مترادف ها
خردمندانه
خردمندانه، عاقلانه، عالمانه
خردمندانه
خردمندانه
پیشنهاد کاربران
معنی خردمندانه زیرکانه است
معنی خردمندانه زیرکانه است\ ( ^ - ^ ) /
کاملانه. [ م ِ ن َ / ن ِ ] ( ص نسبی، ق مرکب ) بطور کمال و فضل. فاضلانه و عالمانه. ( ناظم الاطباء ) .