خردمرد

لغت نامه دهخدا

خردمرد. [ خ ُ م ُ ] ( اِ مرکب ) چیزهای سبک کم بها. || شکسته و ریزریزه. ( از غیاث اللغات ). و رجوع به خرد و مرد شود.

فرهنگ فارسی

چیزهای سبک کم بها یا شکسته و ریزه ریزه

گویش مازنی

/Khar damerd/ از دهات بابل

پیشنهاد کاربران

بپرس