خردزد. [ خ َ دُ ] ( نف مرکب ) آنکه خر دیگران را دزدد. فحش گونه ای است که در وقت اهانت بکسی آنرا بکار برند : ای دیو ابوالمظفر خردزد اغنوی یک شب به نخشب اندر بی فتنه نغنوی.
سوزنی.
اولاً لشکر آل مرتضی که باشند شیرمردان فیلسان باشند و... نه مستی... اموی طبع، مروانی رنگ... چون قماربازان در کند و... خردزدان در شهرستان. ( کتاب النقض ص 475 ).