خردگوش. [ خ ُ ] ( ص مرکب ) آنکه گوش خرد و کوچک دارد. ( یادداشت بخط مؤلف ). اَسْک. ( تاج المصادر بیهقی ). اَصْمَع. اَقْنَف. اَصَک. حُذُنّة. سُکاکة.