دیکشنری
مترجم
بپرس
خرد و خمیر کردن
معنی انگلیسی
:
mash
,
squash
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خرد و خمیر کردن. [ خ ُ دُ خ َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) بقطعات بسیار ریزه شکستن.
فرهنگ فارسی
بقطعات بسیار ریزه شکستن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها