دیکشنری
مترجم
بپرس
خرد و خمیر
/xordoxamir/
معنی انگلیسی
:
squash
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خرد و خمیر. [ خ ُ دُ خ َ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب )ریزه ریزه. سخت خرد. خرد و خاکشی. قطعات ریزه ریزه.
فرهنگ فارسی
ریزه ریزه سخت خرد
پیشنهاد کاربران
خُردُخَمیریدن.
خُردخَمیراندن کسی/چیزی.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها