خرد جثه

لغت نامه دهخدا

خردجثه. [ خ ُج ُث ْ ث َ / ث ِ ] ( ص مرکب ) کوچک اندام. خرداندام. کوچک جسم. ( یادداشت بخط مؤلف ). حِتْرِش. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

کوچک اندام خرد اندام

پیشنهاد کاربران

خفیف الجثه. [ خ َ فُل ْ ج ُث ْ ث َ ] ( ع ص مرکب ) سبک جثه. آنکه جثه کوچک دارد. آنکه هیکل و قالب کوچک دارد.

بپرس