خرخر
/xerxer/
مترادف خرخر: خرناس، خروپف، خرناسه
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
خرخر. [ خ ِ خ ِ ] ( اِ صوت ) حکایت صوت کشیدن چیزی سنگین بر زمین. ( یادداشت بخط مؤلف ). || آواز کشیده شدن نوک چیزی بر زمین. ( یادداشت بخط مؤلف ). || آواز شش چون بخلط انباشته باشد. ( یادداشت بخط مؤلف ). || نام آواز گلوی خبه شده یا محتضر. ( یادداشت بخط مؤلف ).
- امثال :
خرخر مرگ مادرزن از چه چه بلبل بهتر است . ( از امثال و حکم دهخدا ).
خرخر. [خ ِ خ ِ ] ( ع ص ، اِ ) ماده شتر بسیارشیر. || مرد خوش خوراک و خوش پوشاک و خوش فراش. ( منتهی الارب ).
خرخر. [ خ ُ خ ُ ] ( اِ صوت ) آواز نامطبوع که از گلوی خفته برآید. ( یادداشت بخط مؤلف ). خرنا. خرناسه. غطیط: افتخاخ ؛ خرخر کردن در خواب. فخ ؛ خرخر کردن نائم در خواب. فخیخ ؛ خرخر کردن در خواب. ( منتهی الارب ). || حکایت صوت خیشوم و بینی خفته. ( یادداشت بخط مؤلف ). || قسمی آواز گربه. ( یادداشت بخط مؤلف ).
خرخر. [ خ ُرْ رُ خ ُ ] ( اِ صوت ) حکایت صوت کشیدن چیزی گران و سنگین بزمین چون تخته دراز و مانند آن. ( یادداشت بخط مؤلف ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) آوای ناصاف گوشخراش مانند صدایی که از کشیدن قطعه ای سنگچوب یا آهن در روی زمین یا چیزی دیگر شنیده شود .
حکایت صوت کشیدن چیزی گران و سنگین بزمین چون تخته دراز و مانند آن .
( اسم ) آوازی که از گلوی فشرده یا در خواب از گلوی شخص خفته و بعضی حیوانات ( مانند گربه ) بر آید خراک .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
صدایی که در حالت خواب از گلوی شخص خوابیده بیرون آید، خروپف، خرناسه.
گویش مازنی
/Kher Kher/ خرناس
دانشنامه عمومی
خُرخُر ( به انگلیسی: Snarl ) صدایی، اغلب شبیه یک غرغر یا گفتار شرورانه است. [ ۱] [ ۲] اغلب با حالت چهره است، جایی که لب بالایی بالا می آید و سوراخ های بینی باز می شوند، که عموماً نشان دهنده نفرت، عصبانیت یا درد است. علاوه بر انسان، پستانداران دیگری از جمله میمون ها، خرگوش ها و سگ ها اغلب برای هشدار دادن به دیگران در مورد نیش احتمالی خود غرغر می کنند. در انسان، خرخر کردن از ماهیچه بالابرنده لب بالا و پره پایینی استفاده می کند. صداهای تهدیدآمیز غرغر اغلب با حالات چهره تهدیدآمیز همراه یا مترادف با آنها استفاده می شود.
واژۀ "Snarl" همچنین به عنوان نام آوا برای صدای تهدیدآمیز که به آن اشاره دارد، مانند صدا "خِرخِر" یک اره برقی به کار می رود. این کاربرد ممکن است از عبارت رایجی که سگ را با عنوان "غرغر کردن و خرخر کردن" توصیف می کند ریشه گرفته باشد. یکی از کاربردهای ادبی "خرخر" به معنای سروصدا در ارباب حلقه ها در مواجهه با بارو - وایت است: در تاریکی صدای خرخر آمد.

این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلفواژۀ "Snarl" همچنین به عنوان نام آوا برای صدای تهدیدآمیز که به آن اشاره دارد، مانند صدا "خِرخِر" یک اره برقی به کار می رود. این کاربرد ممکن است از عبارت رایجی که سگ را با عنوان "غرغر کردن و خرخر کردن" توصیف می کند ریشه گرفته باشد. یکی از کاربردهای ادبی "خرخر" به معنای سروصدا در ارباب حلقه ها در مواجهه با بارو - وایت است: در تاریکی صدای خرخر آمد.


wiki: خرخر
مترادف ها
سر و صدا، تق تق، خس خس، خر خر، جغجغه
خر خر
خر خر، خرناس، خروپف، جرعه مشروب
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
خرخر کامیون ( صدای موتور کامیون )
صدای تنفس بیش از حد معمول هنگام خواب را خروپف یا خُرخُر یا خرناس و تولید این صدا را خروپف کردن یا خور خور کردن ( خرخر کردن ) یا خرناس کشیدن می گویند.
بهش میگن از خروپفاش خواب نمیتونن برن میگه :مَردِه و خور خور کردنش.
بهش میگن از خروپفاش خواب نمیتونن برن میگه :مَردِه و خور خور کردنش.
خرناس