خرخاری

لغت نامه دهخدا

خرخاری. [ خ َ ] ( حامص مرکب ) عمل خاریدن خر خر دیگری را با پوزه. ( یادداشت بخط مؤلف ). || عمل خاریدن یکدیگر چون خاریدن خران یکدیگر را با پوزه. ( یادداشت بخط مؤلف ). || بمزاح ملاعبه را گویند. ( یادداشت بخط مؤلف ).

فرهنگ فارسی

عمل خاریدن خرخر دیگری را با پوزه یا عمل خاریدن یکدیگر چون خاریدن خران یکدیگر را با پوزه .

پیشنهاد کاربران

بپرس