خرتک

لغت نامه دهخدا

خرتک. [ خ َ ت َ / ت ُ] ( اِ ) مهره الوانی را گویند که بجهت دفع چشم زخم بر بازو و گردن اطفال بندند، و به این معنی بجای تاء قرشت میم هم آمده است. ( برهان قاطع ). در حاشیه برهان قاطع این کلمه مصحف «خرمک » آمده است. صاحب انجمن آرای ناصری میگوید این مهره ملون باشد به دو سه لون.

فرهنگ فارسی

مهره الوانی را گویند که بجهت دفع چشم زخم بر بازو و گردن اطفال بندند و باین معنی بجای تائ قرشت میم هم آمده است .

گویش مازنی

/Khertek/ بیخ گلو نای خرخره - هر حیوانی که پوزه ی آن کلفت و دراز باشد

پیشنهاد کاربران

بپرس