خرتلاق درسته
خرتلاق
خرتلاق در دستۀ کلماتی که اشتباه تلفظ میشوند قرار می گیرد. خرتلاق به معنی حنجره است. اما در زبان عامیانه آن را، به اشتباه، خرتناق تلفظ می کنند.
تا خرتلاق خوردن.
خرتلاق در دستۀ کلماتی که اشتباه تلفظ میشوند قرار می گیرد. خرتلاق به معنی حنجره است. اما در زبان عامیانه آن را، به اشتباه، خرتناق تلفظ می کنند.
تا خرتلاق خوردن.
به نظر می رسد که از برآیند و ترکیب دو زبان ترکی و فارسی باشد که فارسی آن همان خرخره می باشد و باقی ماجرا هم توسط دوستان بیان گردید. . .
به ظرفیت یا پیمانه هرچیزی بیشتر از ظرفیت اصلی و معمول محتوا اضافه کردن. ( به عمد، به اشتباه یا آگاهانه )
در موارد نهی و اعتراض بیشتر کاربرد دارد .
�خرتلاق� ✓خرتناق✓
در موارد نهی و اعتراض بیشتر کاربرد دارد .
�خرتلاق� ✓خرتناق✓
خرتناق همون خرتلاق هست خرت معنی حنجره میده تو ترکی و لاق محل که اتفاق می افته
این واژه ترکی ست و از دو بخش قرت یا خرت به معنای گلوگاه یا بیخ گلو و پسوند مکانی لاق تشکیل شده است. مثل قیش ( زمستان ) و لاق یعنی قشلاق یا بات ( فرورفتن ) و لاق یعنی باتلاق ( فرورفتن گاه )
تمام واژه های منتهی به لاق و اق در فارسی، واژه گان ترکی هستند. قاچاق، اتاق، اتراق، چخماق، قبچاق و …
تمام واژه های منتهی به لاق و اق در فارسی، واژه گان ترکی هستند. قاچاق، اتاق، اتراق، چخماق، قبچاق و …
انتها، پایان. مثلا از بامدادتا خرتناق یعنی از اول تا اخر
واژه در اصل خرتلاق است به معنی حنجره ( دهخدا ) گویش عامیانه آن بصورت غلط مصطلح خرتناق هست
تا خرخره خوردن
خرتناق. خرطناق
لبالب. پر شده تا نهایت ظرفیت. "لیوان را تا خرتناق پر کرده" یعنی آنقدر لیوان را پر کرده که سرریز شده است.
"تا خرتناق خوردم" یعنی آنقدر خورده که غذا از گلویش می زند بیرون
لبالب. پر شده تا نهایت ظرفیت. "لیوان را تا خرتناق پر کرده" یعنی آنقدر لیوان را پر کرده که سرریز شده است.
"تا خرتناق خوردم" یعنی آنقدر خورده که غذا از گلویش می زند بیرون