خرتلاق
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
این واژه در بین عموم به اشتباه "خرتناق" تلفظ می شود
به معنای حنجره، پُر، لبالب، لبریز، بیش از حد
مثال : تا خرتلاق خوردم
تا خرتلاق لیوان رو پر کرده
استخر تا خرتلاق پر آبه
و. . .
به معنای حنجره، پُر، لبالب، لبریز، بیش از حد
مثال : تا خرتلاق خوردم
تا خرتلاق لیوان رو پر کرده
استخر تا خرتلاق پر آبه
و. . .
گلوگاه