خربزان

لغت نامه دهخدا

خربزان. [ خ َ ب ُ ] ( اِخ ) دهی است از بخش زرین آباد شهرستان ایلام واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری به نهمله و 7/5 هزارگزی جنوب راه مالرو به آبدانان. این ده در کوهستان قرار دارد و منطقه ای است گرمسیری با 380 تن سکنه که آب آن از چشمه تأمین میشود. مردم آن در زمستانها بمرز عراق می روند و در دو محل بفاصله 3 هزارگزی که به علیا و سفلی مشهور است ، زندگی می کنند. سکنه علیا 180 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).

پیشنهاد کاربران

اسم این روستا ربطی به ( خر و بز ) که در ترکیب ان به کار رفته است ندارد بلکه با توجه به ساخت توپو گرافی ان نامگذاری شده است
خربزان فارسی شده ی خر وه زان می باشد این اسم سه قسمت می باشد
خر به معنی فراوان و زیاد است
وه ز یا واز. به معنای پرتگاه
قسمت اخر هم ان علامت جمع می باشد
که روی هم می شود ( منطقه ی پرتگاه فراوان ) است
که واقعا همین طور است
البته واز به زمین اندک بین دو دره هم گفته می شود

بپرس