خربار. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) بار بزرگ. || خَروار. ( ناظم الاطباء ).تنگ. ( یادداشت مؤلف ). در اصطلاح مردم اصفهان ، مقدارخربار 16 من است بمن تبریز. ( یادداشت بخط مؤلف ).