دیکشنری
مترجم
بپرس
خرامگاه
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خرامگاه. [ خ َ ] ( اِ مرکب ) میعاد. موعد. ( یادداشت بخط مؤلف ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها