خراقه

لغت نامه دهخدا

( خراقة ) خراقة. [ خ َ ق َ ] ( ع مص ) ندانستن. ( از منتهی الارب ). منه : خرق بالشیی خراقة؛ ندانست آن چیز را. ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ).

پیشنهاد کاربران

بپرس