خرابکاری کردن


معنی انگلیسی:
sabotage, subvert

واژه نامه بختیاریکا

تیژنیدن ( تیچنیدن ) ؛ گی نُهادن؛ زیُوی زِیدِن

مترادف ها

sabotage (فعل)
خرابکاری کردن

subvert (فعل)
برانداختن، واژگون ساختن، خرابکاری کردن، درون واژگون سازی کردن

فارسی به عربی

تخریب

پیشنهاد کاربران

بپرس