خرابها

لغت نامه دهخدا

خرابها. [ خ َ ] ( اِ ) خرابه ها. ویرانیها. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

خرابه ها ویرانیها

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی خَرَابِهَا: خرابی آن
ریشه کلمه:
خرب (۲ بار)
ها (۱۳۹۹ بار)

(بر وزن فلس) و خراب به معنی ویران شدن و ویران کردن است. در اقرب الموارد آن را از باب ضرب یضرب متعدّی و از باب علم لازم گفته است. خرّب و اخرب هر دو به معنی خراب کردن است . کیست. ستمکار از آنکه مانع از یاد خدا در مساجد باشد و در خرابی آنها بکوشد. خراب در آیه ممکن است به معنی ویران شدن و ویران کردن باشد. صدر آیه می‏فهماند که خراب شدن مسجد، خالی ماندن آن است گرچه حمل به ویران شدن نیز جایز است . * این آیه درباره بیرون راندن عدّه‏ای از یهود از اطراف مدینه است که خانه‏های خود را از داخل خراب می‏کردند تا بعد از رفتن برای اهل اسلام مورد استفاده نشود و مسلمانان از خارج ویران می‏کردند تا راه باز کرده گرفتارشان کنند. چون خود سبب اینکار بودند لذا فرموده: خانه‏های خود را به دست مسلمانان خراب می‏کردند.

پیشنهاد کاربران

بپرس