خراب کننده


معنی انگلیسی:
destroyer, wrecker

مترادف ها

ruinous (صفت)
خراب، ویران، ویرانگر، خانمان برانداز، خراب کننده

withering (صفت)
افسرده، مخرب، خراب کننده، پژمرده

devastative (صفت)
خراب کننده

spoiling (صفت)
خراب کننده

پیشنهاد کاربران

اگه
عشق
دوستی
برادری
. . .
مدرسه
همکاری
. . .
ملت
دین
. . .
را
میخواهی خراب کنید،
حرف پول
را
بکشید وسط!