خرائد. [ خ َ ءِ ] ( ع اِ ) زنان بکر و شرمگین. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ) ( دهار ). ج ِ خریده. رجوع به خریده در این لغت نامه شود : در حرم حرمتش بخاتونی نشاند و پیوسته با او ذوق معاشرت می راند بر روی سایر سریات برکشید و بر خواص مخدراتش برگزید و از خرائدش گردانید. ( از ترجمه محاسن اصفهان ). || درهای ناسفته. ( از غیاث اللغات ) ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( اسم ) جمع خریده . ۱ - لولو های ناسفته . ۲ - دوشیزگان زنان شرمگین . زنان بکر و شرمگین جمع خریده