خذی

لغت نامه دهخدا

خذی. [ خ َ ذا ] ( ع مص ) سست و مسترخی گردیدن چیزی. ( از ناظم الاطباء ). || سست و کوفته گردیدن گوش و از بن کج شدن آن بسوی روی. ( از منتهی الارب ) ( از آنندراج ) .

خذی. [ خ ُ ذَی ی ] ( ع اِ ) از القاب خر است. ( ناظم الاطباء ).

پیشنهاد کاربران

بپرس