خدمات
/xadamAt/
مترادف خدمات: خدمت ها، فعالیت ها، کارها، خدمت گزاری ها
برابر پارسی: دستیاری، کارها
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
پیشنهاد کاربران
خدمات: کاریاری؛ کارپردازی
پیشتر واژه های رایگان کاری را پیشنهاد داده بودم
پیشتر واژه های رایگان کاری را پیشنهاد داده بودم
رسیدگی به کار
سوگند٠٣:١٦ - ١٣٩٥/٠٩/٢٨واژه ی خدمت، که امروزه بجای چند فرایافت ( مفهوم ) بکار میرود :
خدمت ( ١ ) = کاری خوبی که برای یکی دیگر بی چشمداست و از روی دوستی و همراهی انجام میدهیم = نیکیاری ( نیک یاری ) [نیکیار]
... [مشاهده متن کامل]
خدمت ( ٢ ) = کاری که در جایگاه بردگی و نوکری یا دستکم مزدوری انهام میشود = پیشکاری، نوکری، چاکری [پیشکار]
خدمت ( ۳ ) = کاری که بخش خدمات در جایگاه پیشه انجام میدهد، مانند ارایشگر، پزشک، خدمات بازرگانی = کاریاری [کاریار]
خدمت ( ۴ ) = کاری که خدمه ی یک دستگاه انجام میدهند، مانند خدمه ی دولت یا هواپیما = کارمندی، کارکـُنی ( کارمندان شرکت، کارکنان هواپیما )
اینا خوبه اما برای خدمه واژه گمار ( گم آر = گماختن = بگمار - > گمار )
خدمه / مستخدم = پیشکار / گمار
خدمه هواپیمایی = پیشکار هواپیمایی / گمار
خدمه کشتی = پیشکار کشتی / پادو کشتی
استخدام = گمارش
استخدام / مستخدم شد = گماریخت / گماشت / گمارش شد
اگر بخواهیم به کسی یا جایی اشاره کنیم ؛ مثلا خدمت نهاد ریاست جمهوری = نزدک نهاد ریاست جمهوری
خدمت جنابعالی . . . . . = نزدک افشین شان ( والا مقام ) . . . .
به خدمت من رسید = به نزد / نزدک من رسید
خدمت ( ١ ) = کاری خوبی که برای یکی دیگر بی چشمداست و از روی دوستی و همراهی انجام میدهیم = نیکیاری ( نیک یاری ) [نیکیار]
... [مشاهده متن کامل]
خدمت ( ٢ ) = کاری که در جایگاه بردگی و نوکری یا دستکم مزدوری انهام میشود = پیشکاری، نوکری، چاکری [پیشکار]
خدمت ( ۳ ) = کاری که بخش خدمات در جایگاه پیشه انجام میدهد، مانند ارایشگر، پزشک، خدمات بازرگانی = کاریاری [کاریار]
خدمت ( ۴ ) = کاری که خدمه ی یک دستگاه انجام میدهند، مانند خدمه ی دولت یا هواپیما = کارمندی، کارکـُنی ( کارمندان شرکت، کارکنان هواپیما )
اینا خوبه اما برای خدمه واژه گمار ( گم آر = گماختن = بگمار - > گمار )
خدمه / مستخدم = پیشکار / گمار
خدمه هواپیمایی = پیشکار هواپیمایی / گمار
خدمه کشتی = پیشکار کشتی / پادو کشتی
استخدام = گمارش
استخدام / مستخدم شد = گماریخت / گماشت / گمارش شد
اگر بخواهیم به کسی یا جایی اشاره کنیم ؛ مثلا خدمت نهاد ریاست جمهوری = نزدک نهاد ریاست جمهوری
خدمت جنابعالی . . . . . = نزدک افشین شان ( والا مقام ) . . . .
به خدمت من رسید = به نزد / نزدک من رسید
خدمات= رایگان کار
خدماتی= رایگان کاری
خدمات تجاری: رایگان کار های بازرگانی
خدمات پس از فروش= رایگان کارهای پس از فروش
خدماتی= رایگان کاری
خدمات تجاری: رایگان کار های بازرگانی
خدمات پس از فروش= رایگان کارهای پس از فروش
به پژوهش در حوزه ( پهنه ) هوش مصنوعی ، ارتقا ( آلاشت / بالابرد ) امنیت سامانه ها و محصولات ( فرکامات ) شرکت و خدمات تاکید ( سفارش ، هایش ) نمودم.
تیمارها، تیمارگان /تیمارگان/
خدمات
کارکرد
برابر پارسی ( خدمت ) واژگان ( پَرخیزِش، پَرخیزه ) می باشند. از کارواژه ( پَرخیزیدن ) که در پارسیِ میانه به معنای ( خدمت کردن، رسیدگی کردن ) بوده است. خدمات =پَرخیزِشها
کارپارها/ کارپارشها
زاوَرِش ها
گماشتارها
کاریاری ( سرویس )
بخش خدمات = بخش کاریاری
خدمات تجاری = کاریاری بازرگانی
بخش خدمات = بخش کاریاری
خدمات تجاری = کاریاری بازرگانی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)