خدل
لغت نامه دهخدا
خدل. [ خ َ دَ ] ( ع مص ) پرگوشت شدن. ستبر شدن. ( از معجم الوسیط ). خدال. مخادلة. || پرگوشت و گرد شدن ساق پا. ( از متن اللغة ) ( ازاقرب الموارد ) ( از معجم الوسیط ) ( از منتهی الارب ).
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید