خدرنق

لغت نامه دهخدا

خدرنق. [ خ َ دَ ن َ ] ( ع اِ ) عنکبوت نر. ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( مهذب الاسماء ). صاحب مهذب الاسماء آنرا با «دال » و «ذال » و «زاء» ضبط کرده است. ج ، خَدارِن. || عنکبوت کلان. ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). ج ، خَدارِن. در برهان قاطع آمده است : خدرنق بلغت رومی و بعضی گویند یونانی عنکبوت را گویند و به این معنی بجای نون یای حطی هم بنظر آمده است . رجوع به خدنق شود.

فرهنگ فارسی

عنکبوت نر یا عنکبوت کلان

پیشنهاد کاربران

بپرس