خداحافظی
/xodAhAfezi/
مترادف خداحافظی: بدرود، تودیع، خدانگهداری، وداع
متضاد خداحافظی: درود، استقبال
معنی انگلیسی:
لغت نامه دهخدا
- غزل خداحافظی را خواندن ؛ خداحافظی کردن. بدرود گفتن. اصطلاحی است برای بیان «تمام شدن » و «بسر رسیدن وقت چیزی ».
فرهنگ فارسی
فرهنگ عمید
جدول کلمات
مترادف ها
بدرود، وداع، خداحافظی
بدرود، وداع، خداحافظی، تودیع
پیشنهاد کاربران
خداحافظی: خدا واژه ای پارسی و حافظ عربی است که پسوند ی به آن افزوده شده است.
همتای پارسی این است:
مالاوایی mālāvāi ( کردی )
همتای پارسی این است:
مالاوایی mālāvāi ( کردی )
بدرودمان، درودمان، بدرود گویی
وداع_بدرود_رفتن_جداشدن_ وداع کردن
خدا نگهدار
بدرود، تودیع، خدانگهداری، وداع