خدابینی. [ خ ُ ] ( حامص مرکب ) حالت توجه بخدا داشتن.بخداوند در امور متوجه بودن. خداشناسی : بزرگان نکردند در خود نگاه خدابینی از خویشتن بین مخواه.سعدی ( بوستان ). || حقیقت بینی. حقیقت نگری : گرت چشم خدابینی ببخشندنبینی هیچکس عاجزتر از خویش.سعدی ( گلستان ).