خدائی کردن

لغت نامه دهخدا

خدائی کردن. [ خ ُ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) تشبه بخدا پیدا کردن. || پادشاهی کردن. سلطنت کردن. حکومت کردن. دست استیلا داشتن :
بر آفاق کشور، خدائی کنی
جهان در جهان پادشائی کنی.
نظامی.

فرهنگ فارسی

تشبه بخدا پیدا کردن یا پادشاهی کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس