خجوجی. [ خ َ ج َ جا ] ( ع ص ، اِ ) مرد درازپای. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( متن اللغة ) ( مهذب الاسماء ). خجوجاة رجوع به «خجوجاء» و «خجوجاة» در این لغتنامه شود. || مرد درازبالا و کلان استخوان. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از متن اللغة ). خجوجاة. رجوع به «خجوجاء» و «خجوجاة» در این لغتنامه شود. || مرد قوی که گاهی جبان است. ( از منتهی الارب ). خجوجاء. رجوع به خجوجاء و خجوجاة در این لغتنامه شود.