دیکشنری
مترجم
بپرس
خجلان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خجلان. [ خ َ ] ( ع ص ) شرمنده. خَجِل. شرمسار. ( یادداشت بخط مؤلف ) .
فرهنگ فارسی
شرمگین، شرمنده، شرمسار
( صفت ) شرمگین شرمنده شرمسار .
شرمنده خجل
فرهنگ معین
(خَ ) [ ع . ] (ص . ) شرمگین ، شرمسار.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها