لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
مترادف ها
خجل، خجالتی، خجالت کش، ژولیده، منفعل
فروتن، خاضع، خجول، کمرو، محجوب، خجالتی، خجالت کش، ترسو، فای
خجول، کمرو، خجالتی، خجالت کش، ترسو
کمرو، محجوب، خجالتی، خجالت کش، ترسو
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید