ختور
لغت نامه دهخدا
ختور. [ خ ُ ] ( ع مص ) غدر کردن. ( از منتهی الارب ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( متن اللغة ) ( معجم الوسیط ). این کلمه مصدر دیگر«خَتر» است. || خباثت و فساد طبع : خترت نفسه ؛ خبثت و فسدت نفسه.
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید