ختلانات

لغت نامه دهخدا

ختلانات. [ خ َ] ( اِخ ) نواحی و شهرهای ختلان. رجوع به ختلان شود : لاجرم بعد از اقامت لوازم مصیبت سپاه ماورأالنهر و ترکستان را جمع آورده بعزم تسخیر خراسان نهضت کرد و کنار جیحون را معسکر همایون ساخته در آن منزل استماع نمود که میزار محمد جوکی که ولایت ارهنگ و سالی سرای و ختلانات سیورغال او بود خبر واقعه ٔها یله خاقانی را شنوده است. ( حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 21 ).

پیشنهاد کاربران

بپرس