ختان. [ خ ِ ] ( ع اِ ) خَتْنَه.( از منتهی الارب ) عمل ختنه کننده. ( از متن اللغة ). || ( اِ ) موضع قطع از شرم مرد یا زن. ( از منتهی الارب ) ( متن اللغة ). || دعوت برای ختان. ( از متن اللغة ). || آنچه در ختنه ببرند از مرد و زن. ( از مهذب الاسماء ). || ( مص ) تطهیر. ( یادداشت بخط مؤلف ). ختنه کردن. ( مصادر زوزنی ).ختان.[ خ َ ت ْ تا ] ( ع ص ) ختنه کننده. ( از ناظم الاطباء ).