باغ دین و کشت دولت را بتیغ
کرده از خار و خس اعدا ختار.
فرخاری ( از فرهنگ جهانگیری ).
این کلمه و نظائر آن چون مکملی از قبیل «کردن » می گیرند قدما آنها را بصورت مصدر معنی کرده اند.ختار. [ خ َت ْ تا ] ( ع ص ) فریبنده. مکّار. غدرکننده. غدّار. ( از منتهی الارب ) ( از ترجمان عادل ) ( از اقرب الموارد ) ( تاج العروس ) ( از متن اللغة ) ( لسان العرب ) : و اذا غشیهم موج کالظلل دعوا اﷲ مخلصین له الدین فلما نجیهم الی البر فمنهم مقتصد و ما یجحد بایاتنا الا کل ختار کفور. ( قرآن 32/31 ).