خبیزه

لغت نامه دهخدا

خبیزه. [ خ َ زَ / زِ ] ( اِ ) لبلاب. عشقه. || ( ص ) پیچنده. تابنده. || پیچیده. تافته شده. || بروی هم حلقه شده. ( از ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

لبلاب عشقه یا پیچیده

پیشنهاد کاربران

بپرس