خبنات. [ خ ُ ب ُ / خ َ ب َ ] ( ع اِ ) غدر. || دروغ. || اصلاح کاری در یک بار و فساد آن در بار دیگر. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): یقال انه لذوخبنات. در اقرب الموارد آمده است که «خنبات » نیز بدین معنی است یعنی انه لذو خنبات بجای انه لذو خبنات مستعمل است.