دیکشنری
مترجم
بپرس
خبرچینی
مترادف خبرچینی
: جاسوسی، غمازی، نمامی، خبرکشی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خبرچینی. [ خ َ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل خبرچین . رجوع به خبرچین شود.
فرهنگ فارسی
عمل خبرچین جا سوسی .
فرهنگ عمید
۱. سخن چینی.
۲. جاسوسی.
واژه نامه بختیاریکا
چِک چَوی
پیشنهاد کاربران
سپزگی
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها