دیکشنری
مترجم
بپرس
خبربری
مترادف خبربری
: رسالت، خبرآور، پیک، قاصد، خبرچینی، خبرکشی، جاسوسی، نمامی
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
خبربری. [ خ َ ب َ ب َ ] ( حامص مرکب ) عمل خبربر. || عمل سخن چین. سخن چینی.
فرهنگ فارسی
اطلاع دادن مطلبی بگوش کسی رساندن
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها