خبر بر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
گویش مازنی
مترادف ها
مبلغ، جاسوس، کاراگاه، خبر رسان، خبر بر، خبر دهنده، خبرچین، سخن چین، اگاهگر
ساعی، خبر بر، خبرچین، سخن چین، خبر کش، پخش کننده شایعات افتضاح امیز
خبر بر، خبر دهنده
خبر بر، سخن چین
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید