خبج
لغت نامه دهخدا
خبج. [ خ َ ب ِ ] ( ع ص ) گول. ( از منتهی الارب ) ( از تاج العروس ) ( از لسان العرب ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( از معجم الوسیط ) ( از البستان ).
خبج. [ خ ُ ب َ ] ( اِخ ) قریه ای است از اعمال یمن به عربستان. ( از معجم البلدان یاقوت حموی ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید