خباز بلدی

لغت نامه دهخدا

خباز بلدی. [ خ َب ْ با زِ ب َ ل َ ] ( اِخ ) محمدبن احمدبن حمدان مکنی به ابوبکر و معروف به خباز بلدی از «بلدة» بود که میگویند شهری از شهرهای جزیره بوده است. ابوبکر با آنکه امی بود شعر نیکو می سرود و با آنکه بهره ای از علم نداشت شعرش از ظرایف و لطایف ادبی خالی نبود. این ابیات از اوست :
بالغت فی شتمی و فی ذمی
و ما خشیت الشاعر الامی
جربت فی نفسک سمافما
احمدت تجربیک للسم.
او از حافظان قرآن بود و از قرآن در اشعار خود اقتباس میکرد، چون :
الا ان اخوانی الذین عهدتهم
افاعی رمال لا تقصر فی لسعی
ظننت بهم خیراً فلما بعدتهم
نزلت بواد منهم غیر ذی زرع
و له ایضاً:
کأن یمینی حین حاولت بسطها
لتودیع الفی والهوی یذرف الدمعا
وقائلة هل تملک الصبر بعدهم
فقلت لهالا والذی اخرج المرعی
یمین ابن عمران و قد حاول العصا
و قد جعلت تلک العصا حیة تسعی.
او مذهب شیعی داشت و در اشعار خود بر این مذهب تمثل میکردچون :
شبهتهن و قد بکین
و ماد ذرفن دموع عین
بنساء آل محمد
لما بکین علی الحسین
و له ایضاً:
جحدت ولاء مولانا علی
وقدمت الدعی علی الوصی
متی ماقلت ان السیف امضی
من اللحظات فی قلب الشجی
لقد فعلت جفونک فی البرایا
کفعل یزید فی آل النبی
وله ایضاً:
انا ان رمت سلوا
عنک یا قرة عینی
کنت فی الاثم کمن شا
رک فی قتل الحسین
لک صولات علی قلبی
بقد کالردینی
مثل صولات علی
یوم بدر و حنین.
له ایضاً:
انا فی قبضة الغرام رهین
بین سیفین ارهفا و ردینی
فکان الهوی فتی علوی
ظن انی ولیت قتل الحسین
و کانی یزید بین یدیه
فهو یختار اوجع القتلتین.
له ایضاً:
نظن باننی اهوی حبیبا
سواک علی القطیعة و البعاد
جحدت اذا موالاتی علیا
و قلت با ننی مولی زیاد.
( از یتیمةالدهر صص 530 - 531 ).
ابن ندیم می گوید: خالدیان شعر او را گرد کردند و نزدیک به سیصد ورقه است. رجوع به الفهرسف ابن ندیم شود.

فرهنگ فارسی

محمد بن احمد بن حمدان مکنی به ابوبکر و معروف به خباز بلدی از [ بلده ] بود که می گویند شهری از شهرهای جزیره بوده است .

پیشنهاد کاربران

بپرس