( خبئة ) خبئة. [ خ َ ءَ ] ( اِخ ) ابن کناز. وی والی ابله بود بزمان عمر. عمر درحق او گفت : «لاجاحة لنا فیه هو یخبا و ابوه یکنز».خبئة. [ خ َ ءَ ] ( اِخ ) ابن راشد. وی از محدثان است.