خاین


برابر پارسی: دشمن یار، دشمنیار، نابکار

لغت نامه دهخدا

خاین.[ ی ِ ] ( ع ص ) خیانت کننده. دغل. ناراست. نااستوار. ( ناظم الاطباء ) ( غیاث اللغات ) ( مهذب الاسماء ). رجوع به خائن شود : برسدبه شما خاینان آنچه مستوجب آنید. ( تاریخ بیهقی ).
ز خاین دور باش ای دوست هموار
که خاین را نباشد دین بیکبار.
ناصرخسرو.
بتضریب نمام خاین بنای آن [ دوستی ] خلل پذیرد. ( کلیله و دمنه ).

فرهنگ فارسی

خیانت کننده، خیانتکار، دغل ونادرست
( اسم ) ۱ - خیانت کننده خیانتکار نادرست دغلکار . ۲ - پیمان شکن زنهار خوار جمع : جانشین .

فرهنگ معین

(یِ ) [ ع . خائن ] (اِفا. ) خیانتکار.

دانشنامه عمومی

خاین ( به اسپانیایی: Jaén ) یک منطقهٔ مسکونی در پرو است که در منطقه کاخامارکا واقع شده است. [ ۱] خاین ۵۳۷٬۲۵ کیلومتر مربع مساحت و ۸۱٬۵۸۷ نفر جمعیت دارد و ۷۲۹ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس خاینعکس خاینعکس خاینعکس خاین
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

مترادف ها

apostate (اسم)
مرتد، خاین

پیشنهاد کاربران

بپرس