خاکین. ( ص نسبی ) خاکی. خاک آلود : این لب خاکین ما را در سفالین باده ده.خاقانی.خونین دلی بصبر سر اندوده وز سرشگ خاکین رخی چو کاه گل اندود می بریم.خاقانی.و این نواحی در میان شکسته ها و نشیب افزارهای خاکین و سنگین... ( فارسنامه ابن بلخی ص 143 ).