خاک کش


معنی انگلیسی:
barrow, navvy

لغت نامه دهخدا

خاک کش. [ ک َ / ک ِ ]( نف مرکب ، اِ مرکب ) تخته ای است که دهقانان زمین شیار کرده را بدان هموار کنند و خاکش مخفف آن است. ( آنندراج ). مالِه ( در تداول مردم شمیران ). || کسی که خاک کشی می کند مقابل آجرکش یا گِل کش ( از اصطلاح بنایان ). || ارابه ای که خاک حمل می کند.

فرهنگ فارسی

تخته ایست که دهقانان زمین شیار کرده را بدان هموار کنند و خاکش مخفف آن است .

فرهنگ عمید

تخته ای که کشاورزان با آن زمین شیارکرده را هموار می کنند.

مترادف ها

barrow (اسم)
توده، چرخ دستی، چرخ دوره گردها، کوه یخ، زنبه، قطعه عظیم یخ، پشته، کوه، تپه، خاک کش، خنازیر، ماهور

harrow (اسم)
خاک کش، کلوخ شکن، چنگک زمین صاف کن و ریشه جمع کن

laborer engaged in earthwork (اسم)
خاک کش

پیشنهاد کاربران

بپرس